140- خوانش پریشی

حالا چرا خوانش پریشی؟

از غلط‌‌های املایی که این روزها متداول شده شاخ در می‌آرید؟

بچه‌تون در عین باهوش بودن توی زمینه‌هایی خنگ می زنه؟

خوانش پریشی در بچه‌ها (‌و بزرگسالان) بسیار متداوله. دلیل این‌که این روزها حس می‌کنید سطح دانش مردم در نوشتن ( یا خواندن) به شدت افت کرده،‌ اینه که جریان اطلاعات شدیدتر و گسترده‌تر شده. وگرنه خوانش پریشی همیشه بوده.

علائم خوانش پریشی متعدد هستند و متفاوت. شدت‌ش هم همینطور. در برخی از بچه‌ها این علائم در سن هشت سالگی خیلی مشخص می‌شه. حدودای کلاس دوم دبستان. در بعضی بچه‌ها حادتره،‌ در بعضی‌ها به مرور زمان کم‌رنگ می شه. در خیلی‌ها تا بزرگ‌سالی ادامه پیدا می کنه.


من قصد دارم توی این وبلاگ به مقوله‌ی خوانش پریشی بپردازم. بسیار ممنون می‌شم اگر فرزند دیسلکسیک دارید و با این مقوله آشنا هستید،یا احساس می‌کنید که علائمی که قصد دارم راجع به‌شون بنویسم رو در فرزندتون مشاهده می‌کنین، برای من پیغام بگذارید. من و همکارانم در حال تدوین اقلامی برای آسون‌تر کردن کار والدین و بچه‌های دیسلکسیک/دیسگرافیک هستیم. می‌تونیم به این صورت به همدیگه کمک کنیم.


سین،‌مامان شین

139- خوانش پریشی

خوانش پریشی چیست؟

شین نشسته کنار من و داره با صدای بلند حرف می‌زنه. تمام تمرکز من رو برای نوشتن بر باد می‌ده. بعد یک عمر نشستیم پای وبلاگ ها!


جانم براتون بگه که خوانش پریشی ترجمه‌ی فارسی کلمه‌ی لاتین dyslexia ست.

dys یعنی دشواری،

lexia از ریشه‌ی Lexis به معنی واژگان یا زبانه.

خیلی از مردم فکر می کنن که دیسلکسیا یعنی دشواری در خواندن یا هجی کردن. اما وقتی از زبان اسم می بریم، یعنی باید همه‌ی جنبه‌های زبان رو در نظر گرفت. دیسلکسی یعنی دشواری در:

- هجی کردن

- نوشتن

- صحبت کردن

- خواندن

- پردازش

- تنظیم

- حافظه


منتظر پست‌های بعدی باشید.

سین،‌مامان شین

130- کتاب هایی برای خواندن

نشر "کتاب نیستان"، مجموعه ای برای بچه های کلاس اولی داره به نام "سلام کلاس اولی ها". این مجموعه شامل داستان هایی کوتاه با کلمات ساده ست که برای مطالعه بچه های کلاس اولی که هنوز کل حروف الفبا را یاد نگرفته اند بسیار مناسبه. خوبی این کتاب ها اینه که حس خوب باسواد شدن و کتاب خوندن رو به بچه ها القا می کنه.

البته باید بگم که شین از تصویر سازی کتاب خیلی خوشش نیومد. من هم.



سین، مامانِ شین

128- دیکته، از دست این دیکته!

دیکته یکی از درس هاییه که به شدت اعتماد به نفس بچه رو به چالش می کشه. فرزندتون در نوشتن اشتباه میکنه، اشتباهات فاحش، شما - حداقل - غمگین می شید، کوچولو احساس مسئولیت می کنه، سردرگم می شه، اشتباهات تکرار می شن،و این چرخه ادامه داره. در مقابل، زمانی که در درس دیکته سربلند می شه، حس خوب باسواد بودن رو تجربه می کنه، اعتماد به نفس پیدا می کنه و باز هم این چرخه ادامه داره.

در بازار کتاب های موسوم به "کتاب کار"، به لطف چندتا از دوستانم که فرزندان شون کلاس اول رو پشت سر گذاشتند، خیلی نگشتم. اون ها کتاب های سال های گذشته رو در اختیارم قرار دادند و من بین اون کتاب ها معمولاً چیزهای جالبی پیدا می کنم. یکی از این کتاب ها، کتاب با ارزش "دقت"1 نوشته آقای عبدالرحمان صفاپوره. جناب صفاپور، از همین جا از شما تشکر می کنم بخاطر کتاب متفاوتی که تهیه کردید. اغلب کتاب های کار درس "بنویسیم" مبتنی بر تمرین و تکراره، اما این کتاب در کنار این اصل، روش هایی بکار برده که خود بچه رو درگیر پیدا کردن اشتباهاتش می کنه و به نوعی حس معلم بودن به کودک دست می ده.

در این کتاب با روش های نویی توجه و تمرکز بچه  به حروفی که در کلمه وجود داره جلب می شه. تصور می کنم نویسنده به نوعی درس دیکته نوآموزان رو آسیب شناسی کرده و راه کارهایی برای رفع مشکلاتی مثل جا انداختن حروف، اصوات و اشتباهات معمول دیکته استفاده کرده. شاید این روش ها ابتدایی به نظر برسن، اما در کنار هم مجموعه تمرین های جالبی برای درس دیکته تشکیل دادند. ای کاش آقای صفا پور درس ها رو به تمرین های شبانه تقسیم بندی می کرد. به نظرم انجام دادن تمرین های هر درس در یک زمان برای بچه خسته کننده باشه. در عین حال، تمرین ها به هم وابسته هستند، به شکلی که انجام دادن شون در بازه های متوالی زمانی، نیاز به مرور تمرین های قبلی داره.

یکی دیگه از کتاب هایی که به قول دوستی، بایبل درس دیکته است، کتاب خانم "مهروش طهوری" با عنوان  "دیکته شب اول دبستان"2 هست. این کتاب برمبنای کتاب بخوانیم نگاشته شده، و شامل تمامی لغاتی می شه که دانش آموز می تونه از گنجینه حروفی که شناخته، بنویسه. وقتی حال و حوصله کاویدن مغزتون برای پیدا کردن کلمات و جملات جدید ندارید، این کتاب به دادتون می رسه. فکر می کنم هر کلاس اولی صرفنظر از اینکه در درس دیکته دچار اختلالات مرسوم هست یا نه، باید یک نسخه از این کتاب رو داشته باشه.

اگه تجربه ای در زمینه دیکته کلاس اول دارید، خوشحال می شم اگه برام بنویسید.

سین، مامانِ شین



1)  نام کتاب :  "دقت در آموزش گام به گام دیکته نویسی کلمه ها".

    مولف: عبدالرحمان صفاپور

    ناشر : انتشارات مدرسه

    شابک :    0-722-385-964


2) نام کتاب : " دیکته شب اول دبستان"

   مولف : مهروش طهوری

   ناشر : کتاب های بنفشه ( واحد کودکان انتشارات قدیانی )

   شابک : - 609- 417-964 X


127- آمادگی برای خواندن

از مجموعه کتاب های رنگارنگ کار با کودکان پیش دبستانی، کتاب های آمادگی برای خواندن نشر آب، کتاب های خوبی هستند. اگر قبل از کلاس اولی شدن فرزندتون تمرین هایی مشابه اونچه در این کتاب ها اومده با بچه انجام بدین، موقع شروع خواندن و نوشتن، کمتر دچار مشکل خواهید بود. علی الخصوص در تشخیص صداهای آغازین، میانی و پایانی کلمات.


سین، مامانِ شین

126- مشکلات تمایز شنیداری

بعله. ما هم این مشکل رو داریم. می گیم بنویس "بادام"، با تردید نگاه می کنه و می گه : یعنی از اینا باید بنویسم؟ و با دست حرف "د" رو توی هوا رسم می کنه.

اولین بار وقتی با این مشکل برخورد کردم که شین حروف b و d رو اشتباه بکار می برد. تعجبی نداشت، این دو حرف خیلی شبیه هم هستند. با معلمش صحبت کردم و اون توضیح داد که درست کردن کاردستی حروف به شکل بزرگ خیلی کمک می کنه به بخاطر سپردن حرف.

اما اینکه عین این مشکل در زبان فارسی هم وجود داشته باشه، برام عجیب بود. حروف "ب" و "د" هیچ شباهتی به هم ندارن که بخواد باعث بروز اشتباه بشه. اینجا بود که فهمیدیم سرکار علیه نمی تونه تمایز شنیداری بین این دو حرف قائل بشه، و در نتیجه نمی تونه شکل شون رو هم بخاطر بسپاره.

گفتار درمان محترم - که خدا یک در دنیا صد در آخرت به ایشون عطا کنه - توصیه کرده که با بازی این مشکل رو حل کنیم. کلماتی که شبیه هم هستند رو روی وایت برد بنویسیم، مثل :

باد و داد

بود و دود

بید و دید

بست و دست

و جلوی دهان رو بگیریم و یکی از کلمات رو ادا کنیم. شین باید دور اون کلمه رو خط بکشه.


شما به این مشکل برخوردید تا حالا؟



سین، مامانِ شین

118- انگشتی ها

پاپت های انگشتی مون رو یادتونه ؟


برای بخاطر سپردن بخشی از شعر "الفبا" دچار مشکل بودیم.

Elle ... Emme .... Enne ... Ennie ... O

سعی کردم کمکش کنم. براش انگشتی درست کردم و روی هر انگشت یک حرف رو چسبوندم.


با چند بار مرور، و صد البته ساعتی مسخره بازی، این بخش رو بخاطر سپرد.

فکر می کنم کاربردهای متنوعی داشته باشه. شاید بشه ازش برای یادگیری حروف و اعداد استفاده کرد.

شاید مثلاً بشه ازش برای نشون دادن تفاوت اعداد شش و نه انگلیسی - که معمولاً بچه ها جابجا می نویسن- بهره برد. شاید بشه در درس علوم، مثلاً نشون دادن سمبل های حواس پنجگانه، و اجرای یک نمایش کوچولو بکارشون برد.

اگه ایده دیگه ای به ذهن تون می رسه برام بنویسین.



سین، مامانِ شین

106- کاردستی برای یادگیری بهتر


اینجا مرسومه که کودک بعد از یاد گرفتن هر حرف جدید، یا نت ها و علائم قراردادی موسیقی، یک کاردستی درست کنه و اون حرف یا علامت رو به اندازه بزرگ در کاردستی قرار بده.

این کار در تقویت حافظه دیداری کودک موثره و کمک می کنه که کودک شکل حروف الفبا رو سریع تر بخاطر بسپاره.

سین، مامانِ شین

37- لوح نگاری و شماره دوزی

شماره دوزی دیدید ؟ می شه تصاویر ساده ای رو به شکل ضربدرهای کوچیک در متن شطرنجی علامت زد تا نوآموز بعد از اتمام کار لوحه ، با رنگ کردن اون ها شکل درون شون رو هم کشف کنه. هم صفحه لوحه رو رنگی و قشنگ می کنه و هم رغبت بچه رو به اتمام کار و کشف شکلی که در ضربدر ها پنهان شده، افزایش می ده. شکل یک موش ، صورت یک شاهزاده خانم، یک ماهی در آب با حباب هایی که از دهانش بیرون اومده ، یک قلب و یک گلدون گل گزینه های مناسبی برای خاتمه یک صفحه لوحه است.

32- خط ها و نقطه ها

لوحه نویسی شین به شکل روزمره و عادی خوب پیش می ره. مهارتش در کشیدن خطوط صاف به طول یک سانتی متر یا کمتر خیلی خوب شده. البته با این فرض که من به اشتباه از ابتدا با خطوط کوچک و ریز شروع کردم. تقریبا یک هفته ای هست که سعی کردم روی خطوط مستقیم به طول یک سانت ( یا دو خونه از دفتر شطرنجی) متمرکز بشم و هر دفعه بین چهار تا شش سطر برای تمرین شین در نظر می گیرم. خطوط ساده و صاف کمی از حوصله ش خارج شده. این در حالیه که به نظر من هنوز مهارت کافی برای کشیدن شون پیدا نکرده و کار بیشتری می طلبه. برای اینکه اشتیاقش به کشیدن این خطوط رو زیاد کنم سعی کردم در نیمه پائینی صفحه ، یک شکل نقطه چین در نظر بگیرم که گوشه های شکل با اعداد مشخص شدن. یک چیزی شبیه به بازی Dot-to-Dot

   چون به این بازی علاقه زیادی داره ، برای نوشتن دوباره و دوباره خطوطی که قبلا کشیده و از نظر خودش خیلی آسونه اشتیاق بیشتری پیدا می کنه. روزی که برای اولین بار با یک ستاره مواجه شد کلی تعجب کرد  و خوشحال شد. هر چند خیلی جالب انجامش نداد!! اما به هر حال به نظر من گنجوندن این اشکال می تونه چند تا فایده داشته باشه :

1-      تنوع دادن به برنامه لوحه نویسی

2-      تمرین شمارش ( البته بچه ای که لوحه می نویسه قاعدتاْ شمارش اعداد یک تا ده رو بلده. اگه اینطوره می شه از اعدادی شروع کرد که بچه شکل شون رو بلد نیست)

3-      آموزش قدم به قدم اشکال هندسی

4-      موردی برای رنگ آمیزی که باعث می شه دفتر لوحه از اون شکل سیاه و سفیدش خارج بشه

 

 

کماکان برای هر لوحه تمیز و خوبی که بنویسه یک استیکر جایزه می گیره و هر ده استیکر منجر به یک جایزه بزرگ تر به انتخاب خودش – البته از بین چیزهایی که می شه از لوازم التحریر خریداری کرد – می شه.

 

سین، مامان شین

پنجم می ۲۰۰۸

 

28- کپی کار کوچولو

طی روزهای گذشته، شین چند مرتبه بزرگترها رو شگفت زده کرده.

مشغول صحبت با معلم اسپانیولی بودم که شین "ماآ استرا" گویان کاغذی رو به طرف معلم برد. با دیدن چشم های متعجب معلم متوجه شدم که از دیدن اون کاغذ کلی ذوق زده شده. وقتی نشونم داد دهانم از تعجب باز موند. شین اسم خودش و دوست کوچولوش رو به انگلیسی نوشته بود. نوشتن اسم خودش برام عجیب نبود اما اینکه بتونه اسم دوستش رو به انگلیسی بنویسه کمی عجیب بود. از متعجب شدن ما خجالت کشید و دیگه حاضر نشد توضیح بده که از کجا یاد گرفته. چون دختر کوچولوی دوست هم بلد نبود اسمش رو بنویسه. بعد از کلی تفکر فهمیدم که بهش الهام نشده !! چند جلسه پیش اسم دختر کوچولو رو روی کیک تولد نوشته بودن و از اونجا دیده. اما باز هم برای من جای تعجب داره !!

معلم به شدت معتقده که شین الان توی مرحله کپی کردنه و بهترین فرصت برای آموزش نوشتن رو به ما داده. اصرار داره که آموزش انگلیسی رو متوقف نکنم. در کنار آموزش مکالمه به آموزش خواندن هم بپردازم. اما من به شخصه به این موضوع اعتقاد زیادی ندارم. معلم نمی دونه که شین در کنار اسپانیولی داره فارسی رو – البته خوندن فارسی رو- هم یاد می گیره و به نظرم اضافه کردن برنامه آموزش انگلیسی بار خیلی سنگینیه توی این زمان. من فکر می کنم اگه شین اسپانیولی رو زود یاد بگیره به علت قرابت این زبان به زبان انگلیسی، با یادگیری اون هم مشکلی نخواهد داشت.

الان که مشغول تایپ این مطالب بودم، شین هم داشت می نوشت. برای سرگرم کردنش ازش خواستم کلماتی رو که بلده بنویسه. به غیر از بابا و  مامان که قبلا نوشته بود ، این مرتبه مو، گل و دست رو هم اضافه کرد که باعث شد من کلی ذوق زده بشم و ببوسمش. بهش می گم : "چه شکلی اینا رو می نویسی ؟" می گه :" از فکرم استفاده می کنم مامان " . الانم داره از آخرین نوشته هاش عکس می گیره.

باید از بن بن بن متشکر باشم.

 

سین، مامان شین

23- بخوانیم و بخوانیم

بازی "بَن بِن بُن" شین کم کم داره به یک وعده هیجان انگیز از بازی های روزانه ما تبدیل می شه. چرا ؟ امیدوارم نخندین ، چون این بازی توی هاگوارتز  اجرا می شه. من تبدیل می شم به خانم مک گوناگل ، و به بچه ها درس می دم. شین هم به نوبت نقش شین ، هرماینی ، هری ، رون، مالفوی و سایر بچه های هاگوارتز رو ایفا می کنه. ایده این ماجرا موقعی به ذهنم رسید که سعی می کردم براش جا بندازم که شخصیت خودش منحصر به فرده و نیازی نیست که نقش کارکتر مورد علاقه ش – هرماینی- رو ایفا کنه. این بود که شین رو هم به زور تپوندم توی دار و دسته هری پاتر. بعد کم کمک برای اینکه از اون حالت بد شاگرد- استادی در بیاد جلسات فارسی مون ، سعی کردم که به این شکل اجراش کنم. باور کردنی نبود. توی این بازی فهمیدم که این دخترک برای گرفتن مطلب هیییییییچ مشکلی نداره ، فقط نیازه که به شکلی حواسش رو جمع کنه. از ترس خیط شدن جلوی مالفوی و کراب و گویل ، چنان توجه می کنه ، که دیگه هیچ اشتباهی ازش سر نمی زنه و همه چیز رو خیلی دقیق و درست انجام می ده.

شین توی تطابق کلمات ، و هنگام کشف مطالبی مثل اینکه حرف "د" در کلمات دختر و دست و مداد ، یا چ در کملات چتر و چشم، وجود داره به قدری هیجان زده می شه که لحظاتی نمی تونه سر جاش بشینه. واقعا ای کاش که توی همه کارهاش انقدر علاقه و اشتیاق نشون می داد. سر کلاس زبان اسپنیش اشک من در می آد. تمام مدتی که معلم درس می ده این داره می رقصه یا با سگ معلم بازی می کنه. دقیقا انگار معلم داره با دیوار حرف می زنه!! خدا رو صد مرتبه شکر که اعصاب معلم پولادینه !!!  معلمش خیلی اصرار داره که کاری به کارش نداشته باشیم و مدام می گه : ما نمی دونیم چه جوری ، اما بچه ها زبان رو می بلعن.

خدا به من صبر عنایت کنه که این بازیگوشی های مدام شین رو نادیده بگیرم. آمین.

به نوشتن علاقه خاصی پیدا کرده. البته منظور از خاص اینه که مثلاْ دوست داره موقع نقاشی، توضیح هم بنویسه و از کلماتی که نوشتن شون رو بلده، مثل "پا" ، "دست" یا بابا و مامان استفاده کنه.نه اینکه خدای نکرده فکر کنین خیلی داره علاقه نشون می ده ها !!!

خیلی هم بانمک می نویسه. قرینه !!!!  اصرار داره که چیزهایی که بلد نیست بنویسه رو من براش بنویسم. خیلی اصرار داره که نقاشی هاش کامنت داشته باشن.

 بخش کردن کلمات رو بدون اینکه من تلاشی در آموزشش داشته باشم یاد گرفته. فکر کنم از کارتون "خرس برادر" یاد گرفته. توی این کارتون یکی از کاراکتر ها اسمش رو بخش می کنه. می گه :"اسم من کوداس. دو بخشه ، کو-دا"

حالا هر چیزی که می نویسه رو هم هجا می کنه. صد هزار مرتبه شکر ، نمی دونم چه شکلی ، اما درست بخش می کنه.

 

سین ، مامان شین

19- دفتر مشق یک نو آموز

کلاس اول که رسماْ نرفتم. اما وقتی کلاس دوم دبستان بودم، یکی از دلایل عدم رغبتم به نوشتن مشق ، زشت بودن دفتر های مشقم بود. به قدری ازشون بدم می اومد که نگو. دفترهای فانتزی اون زمان وجود خارجی نداشتند و بیشتر لوازم التحریر ما از طریق تعاونی ها و با کیفیت بسیار نازلی – چه از لحاظ جنس چه از نظر ظاهر – تهیه می شدن. مادرم اگر خیییییییلی حوصله داشت از کاغذ کادوهایی که در خونه داشتیم دفتر ها رو جلد می کرد. ( بعبارتی اگه نداشت نمی کرد !! ) . بهترین نوع کاغذ اون زمان کاغذ "فرنو" بود که اون هم از کلاس سوم یا چهارم دبستان به بعد در اختیار من قرار گرفت. من هم که بدخط بودم و مداد تراشم همیشه گم می شد و  مجبور بودم تا پیدا کردن مداد تراش دیگه ای با نوگ گرد شده مداد بنویسم و صفحات سیاه و لوله شدن گوشه صفحه ها از دفتر من یک هیبتی می ساخت که برای تنفر همیشگی از نوشتن توی اون دفترها کافی بود. این جریان تا کلاس چهارم دبستان که من با دختری به نام پ-د آشنا شدم ادامه پیدا کرد. پ دخترک بسیار خوش سلیقه ای بود که با حوصله تمام، گوشه تمام صفحات دفتر مشقش رو گل می کشید و رنگ می کرد و به شکلی می نوشت که گوشه های دفتر تا نمی شدن. دفتر هاش از همون دفتر هایی بود که روی جلدشون پر بود از شعار های جنگ جنگ تا پیروزی و غیره. اما ورق زدن دفتر های مشقش دلپذیر بود. با الهام از اون بود که من کم کمک فهمیدم که چیزی به اسم "سلیقه" وجود داره و با دفترهای مشقم آشتی کردم .

این قصه ها رو تعریف کردم که دلیل وسواسم برای تمیز بودن و زیبا بودن دفترهای مشق شین رو بدونین. به لطف توسعه واردات ، این روزها توی هر لوازم التحریری که قدم بگذارید می تونین انواع دفاتر خوش آب و رنگ رو پیدا کنین. مدادها ، پاک کن ها و مداد تراش های میلان و فیبرکسل  هم دیگه جزو وسایل فانتزی و  نیست در جهان محسوب نمی شن . اما.... اما قصه تا شدن صفحات دفتر همچنان برجاست. فکر کنم همین روزها چسب اسکاچ رو بردارم و گوشه پائینی کاغذ دفتر مشق شین رو کمی مستحکم تر کنم !

شما بودین چکار می کردین ؟

 

10- شین و لوحه ها

هدف من از گنجاندن برنامه "لوحه نویسی" در کار روزانه شین ، یاد دادن نحوه صحیح در دست گرفتن مداد ، و تقویت مهارت نوشتن بود. به شکلی که شین برای نوشتن در آینده کمتر دچار مشکل باشه. ( مامان کلاس اولی عزیز ، یک بخش از ذهنم رو نگرانی تو برای دست خط کلاس اولی پر کرده) .

 از قدیم گفتند که "کار نیکو کردن از پر کردن است" !

با این فکر بود که تصمیم گرفتم شروع لوحه نویسی رو با خطوط راست ، در جهت های مختلف شروع کنم. بعد از اینکه حس کنم مهارت کافی در کشیدن خطوط مستقیم پیدا کرده ، تصمیم دارم به سراغ خطوط منحنی برم.

برای طراحی سرمشق ها از حروف فارسی ایده گرفتم. چون به نظرم اگر کسی بتونه حروف فارسی مثل ن یا ح رو خوش خط بنویسه ، طبعاً مشکلی برای نوشتن حروفی مثل b یا c نخواهد داشت.

در طی هفته گذشته شین هفت صفحه و نیم لوحه نوشته ! ( یک رکورد خوبه !! ) برای نوشتن لوحه بیشتر از سایر فعالیت ها علاقه نشون می ده و فکر می کنم دلیلش استیکر هایی باشه که بعد از نوشتن هر صفحه بهش جایزه می دم.

برای نوشتن لوحه ها کمی به راهنمایی احتیاج دارم. به خاطر دارم که زمانی که من لوحه می نوشتم (!) دو کار ممنوع بود :

1-      استفاده از مداد با نوک تیز

2-      استفاده از پاک کن

این باعث می شد که صفحات لوحه من تمیز نباشن. مدادی که نوک پهن داشته باشه مقداری براده کربن به اطراف پخش می کنه وتلاش بچه برای نگه داشتن صفحه و مالیدن دستش به قسمت های مختلف ، روی صفحه لکه های سیاهی به جا می گذاره. خط خوردن دست هم بعضی اوقات باعث از بین رفتن نظم بصری می شه . تجربه کردم که نوشتن با مداد نوک تیز هر چند که تمیز تر و لذت بخش تره ، اما باعث سوراخ شدن کاغذ در تلاش های همیشگی شین برای تمرکز در کشیدن خطوط می شه. اما فلسفه استفاده نکردن از پاک کن رو هنوز نمی دونم.

من به شین اجازه دادم که از پاک کن استفاده کنه. برخی اوقات بعد از اتمام یک صفحه خودش دور اشکالی که به نظرش خوب نیستن خط می کشه و بعد پاک و تصحیح شون می کنه.

توی این عکس می شه دید که شین توی کشیدن خط مورب از چپ به راست کمی مشکل داره. تصور می کنم توی کشیدن خطوط از بالا به پائین  ( چه مستقیم چه مورب ) تسلط بیشتری داره.

این هم دلیلش :

این صفحه رو با اشتیاق از من گرفت که بنویسه ، اما تقریبا نیم ساعت طول کشید تا تمامش کنه. توی یک خط ، خارج از الگویی که براش کشیده بودم نوشته بود و بعد به این نتیجه رسیده بود که اشتباه کرده، پاک و درستش کرده بود :

هر چه کاری رو طولانی تر انجام می ده ، کمتر دقت می کنه .

 اینجا تصمیم گرفته بود که برای سطر ها ردیف بگذاره ، و بعد که ازش خواستم توی صفحه لوحه چیز دیگه ای ننویسه ، کنار سطر ها توی صفحه بغل این کار رو انجام داد :

کنار این صفحه شماره ها رو ببینین ، هنوز قرینه می نویسه و من هم بهش تذکر نمی دم. گذاشتم خودش ملتفت بشه !!

اینجا خودش دور کارهایی که به نظرش خوب نیومده خط کشیده :

خیلی خوشحال می شم اگه تجربه دارین در زمینه لوحه نویسی ، راهنماییم کنین.

 

سین ، مامان شین

7- تلاش برای خواندن و نوشتن

برای آموزش زبان فارسی ، روی دو قسمت برنامه ریزی کرده ام. آموزش خواندن ، آموزش نوشتن. برای خواندن فعلا از بن بن بن   استفاده می کنم. ( ببخشید لینک بهتری پیدا نکردم)

شین به  " بَن بٍن بُن " به شکل یک بازی نگاه می کنه و این بهترین راه یاد دادن هر مطلبی به اونه. این بازی شامل یک سری کارته که شکل اشیاء رو روش چاپ کردن و اسامی اون ها رو زیر هر تصویر نوشتن. کودک باید این کارت ها رو نگاه کنه و با تطابق شکل و اسم ، اون ها رو بخاطر بسپاره. کارت های بزرگتری هستن که شکل ها رو بدون اسم یا اسم ها رو بدون شکل دارن و کودک باید سعی کنه اون ها رو پر کنه. شین قبلا با این بازی چند کلمه یاد گرفته بود ، البته کتابی هم داشت که متاسفانه الان همراهمون نیست و اون هم به همین روش کلمات رو یاد بچه ها می داد.

در اولین جلسه ای که برنامه آموزش فارسی داشتیم ، کلماتی رو که قبلا بلد بود مرور کردیم. چند تایی رو فراموش کرده بود که دوباره یادآوری شد.

برای نوشتن از لوحه ها شروع کردم. هر چه گشتم نتونستم مطلب مفیدی که بتونه راهنماییم کنه از کجا شروع کنم ، پیدا و استفاده کنم. این بود که به روش قدیم آموزش نوشتن فارسی ، که همون لوحه نویسی باشه اکتفا کردم.

این تصویر اولین لوحه ایه که شین نوشته. همونطوری که در تصویر می بینین سه سطر اول رو با حوصله و هیجان کشید و بعد سطرهای بعدی رو گند زد.سطرهای آخر رو که براش نقطه چین نکرده بودم متاسفانه نتونست اندازه ها رو تشخیص بده. هر کاری کردم آروم نمی گرفت که براش توضیح بدم چکار باید بکنه ، و از همه بدتر اینکه حس می کنم من نمی تونم به زبونی توضیح بدم که یک بچه پنج ساله بفهمه چکار باید بکنه

این هم صفحه دوم لوحه نویسی :

 

خط های انتها رو نگاه کنین ، شین نمی تونه مفهوم اندازه خط هایی رو که بایستی بکشه درک کنه. فعلا تصمیم گرفتم تا وقتی که بتونه این مطلب رو خودش بفهمه ( مامانش که نمی تونه بهش بفهمونه !!! ) براش خط چین بکشم و اون خط چین ها رو پر کنه. خدایا صبر عطا فرما !!!

 

سین ، مامان شین

 

 نهم آوریل ۲۰۰۸