75- حکایت همچنان باقی ست (1)

باز هم ماسک ساختیم. البته این مرتبه سعی کردم ماسک ها متفاوت باشن. هر چند که شین باز هم به همون روش سابق رنگ آمیزی کرد.

ایده ماسک بعدی هم بعد از اینکه شین نسبت به استفاده از کش اعتراض کرد به ذهنم رسید. خودش که خیلی خوشش اومد. اونقدر که حاضر نشد بیشتر از یکی دو دست رنگ و کمی اکلیل، چیز بیشتری خرج ماسک بکنه و بلافاصله با اون مشغول بازی شد. البته همون شکلی که توی عکس می بینید، مقوای مناسبی برای ساخت این ماسک استفاده نکردم. خیلی کلفت بود و هم تا زدنش خیلی مشکل بود و هم بریدنش با قیچی. توصیه می کنم اگر می خواین ماسک قرینه باشه، از یک کاغذ برای الگو انداختن روی ماسک استفاده کنین که مجبور به تا کردنش نشین ( اگه فرزندتون فرصت بده ) و از کاتر برای بریدن استفاده کنین، نه قیچی. اگر از اکلیل می خواین استفاده کنین هشدار لازم رو بدم که بعداْ به آبا و اجدادم بد و بیراه نگین، تا دو هفته از لابلای موهاتون اکلیل می ریزه!

 

تصمیم دارم این مرتبه ماسک هایی رو امتحان کنم که قرینه نیستن. قصد دارم بدم شین روشون کولاژ کار کنه.

ایده جدیدی اگر دارین خوشحال می شم برام بنویسین.

سین، مامان شین

 

74- سلاملکم، یا چگونه بی حوصلگی خود را توجیه کنیم.

هی این دختره  رفت و اومد، از این عینک ها  زد و گفت : " من نمی دونم تو این همه حوصله رو از کجا می آری ..". این شد که حوصله ما حس کرد کم الکی نیست و این شد که من الان می بینم دهم سپتامبره و آخرین کاری که از شین ثبت کردم مال بیست و نهم آگوسته.

بگذریم.

این هدیه جدیدمه. یک انگشتر گرانبها. به  محض اینکه تقدیم شد یاد این آقای محترم و گوشواره های گیلاسی شون افتادم. عکس بهتری نداشتم. کلی زحمت کشیده بود و با روبان های حریر آبی و قرمز پایه نگین درشتش رو درست کرده بود.

محض اینکه مجبور بشم به انجامش، قصد دارم فصل های جدیدی توی این وبلاگ باز کنم. احتمالاْ یک یا چند نمایشگاه نقاشی از کارهای شین خواهیم داشت، و فصل جدیدی تحت عنوان "حکایت همچنان باقیست" این دومی اختصاص داره به کارهای تکراری من و شین. کارهایی که بعضی اوقات از نمونه های اولیه شون بهتر از آب در اومدن و حیفه که ثبت نشن. دوست دارم فصلی رو هم اختصاص بدم به نقاشی هایی که شین با پینت براش ویندوز کشیده. اما هنوز مطمئن نیستم.

 

سین، مامان شین

 

73- رنگ فوت فوتی

نمی دونم کدوم کانال تلویزیونی بود. یعنی واقعیتش حین چرخش کانال ها یک لحظه تصویری به چشمم اومد که ایده این کار رو برام ساخت. رنگ رو روی کاغذ بریزی و با نی فوت کنی. شکل هایی که حاصل می شه بیشتر شبیه پاشش رنگ روی کاغذه.

این رو به شکل گربه دیده. خط های سیاه دور چشم و بینی گربه سیبیل هاش هستن. می گه : مامان می دونستی گربه ها بالای چشم شون هم سیبیل دارن ؟؟ منظور بچم موهای بلند ابروی گربه ست. گوش هاش رو کنار صورت فرض کرده.

این رو من کشیدم. تا دیده می گه : ای جانم، ای جانم !!!

سین، مامان شین